Sunday, November 16, 2003
killer fish 2
ديدي داري دقمرگ ميشي از افسردگي و بدبختي بعد يکي زنگ ميزنه، عشق و خوشبختي ازچک و چونهاش همينجور شر شر ميريزه؟ بعد دقت کردي چقدر دلت ميخواد گوشي تلفن گلوي يارو بود؟ Tuesday, November 11, 2003
Things to kill for 1 Have you ever been in the middle of something and suddenely have had an urge to get a hold of a sharp pencil just to hear the sound of it scratch on a paper; An urge so fucking strong that would make you virtually kill every single being that's making a sound? have you? Sunday, November 09, 2003
conditional love***
اگه بدوني يخچال صرفا يه استثناست و پشت هر دري که باز ميکني قرار نيست چراغي روشن بشه. و وقتي با ماشين از زير يه سردر کوتاه داري رد ميشي پايين آوردن سرت کمکي نميکنه. خود به خود خواهي دونست که جواب خيلي جملهها "منم همينطور" نيست الزاما. تو با سگ پالوف فرق داري. فکر نميکني؟ |
نامه
کلمات
آب-----------------------بوزک آلما------------------آليس آي تک-------اغماي شيرين اله---------ايستاده بی چشم اين خانه سياه است---- نهايت--------چخوف نديده چشمان نخفته در گور--- بودا باکس----چه می دونم ----چنته----------هستي ياکوب گودو------زيريکس سيگاري-------سروش قيصر----شيخ شبديز کاپيتان هادوک نيلگون-----کروکوديل پرنده کيليمانجارو---گوزن سفالي مينيماليده------------رواني نوشي و جوجه هايش----- هفت خط-------يک نعلبکي |