|
Tuesday, December 17, 2002
سيمولاسيون
ليوان قهوه سياه و برف اول سيگار ديويدوف سياه به ياد بعضي روزها. شبيه سازي لحظه آويزون از پنجره توي هواي سرد و نمناک. شبيه سازي مکان به کسي چه که آويزون شدن، اجبار پنهاني سيگار کشيدنه. تو آويزون شدي چون اين کار خطرناکه! شبيه سازي ترس و باز چه مهمه که لرز انگشتات که به لبت مي رسن از سرما است و نه از هيجانِ هيچ نهايتي! شبيه سازي هيجان بو و مزه تلخ قهوه به ياد بوي عطرهاي تلخ و مزه هاي تلخ. شبيه سازي يه آدم؟ همه چيز رو مي شه شبيه سازي کرد همه چيز شبيه هم هست خيلي خوب. حالا همه اينا رو بگير يه لحظه کامل باهاش بساز بساز بساز بعدش که ساختي، گوش کن! يکيه که به ياد بعضي روزا داره مي خونه. چون الان ديگه: Nothing else matters |
نامه
کلمات
آب-----------------------بوزک آلما------------------آليس آي تک-------اغماي شيرين اله---------ايستاده بی چشم اين خانه سياه است---- نهايت--------چخوف نديده چشمان نخفته در گور--- بودا باکس----چه می دونم ----چنته----------هستي ياکوب گودو------زيريکس سيگاري-------سروش قيصر----شيخ شبديز کاپيتان هادوک نيلگون-----کروکوديل پرنده کيليمانجارو---گوزن سفالي مينيماليده------------رواني نوشي و جوجه هايش----- هفت خط-------يک نعلبکي |