|
Thursday, December 05, 2002
دوست پسره از اولش عاشق چشام شده بود. به نظر خيلي جواد مي رسه اين جمله، به روي خودتون نيارين. اما خداييش خيلي حس خوبي بود وقتي بغلم مي کرد و خيره مي شه توي چشام. اونم چشماش خيلي خوشگله.(خوشگل بود؟) لباش هم همينطور. بيني اش هم همينطور. حجم صورتش هم همينطور. رنگ پوستش هم همينطور. دستهاش هم همينطور.(واي دستاش)
بهش مي گفتم: چقد خوشگل نگام مي کني. مي گفت: همه چيز رو که اينطوري نگاه نمي کنم. حتما تو يه جوري هستي که منم اونطوري نگات مي کنم. منم عين اون شکلک ياهو مژه هامو هيجده بار به هم مي زدم! |
نامه
کلمات
آب-----------------------بوزک آلما------------------آليس آي تک-------اغماي شيرين اله---------ايستاده بی چشم اين خانه سياه است---- نهايت--------چخوف نديده چشمان نخفته در گور--- بودا باکس----چه می دونم ----چنته----------هستي ياکوب گودو------زيريکس سيگاري-------سروش قيصر----شيخ شبديز کاپيتان هادوک نيلگون-----کروکوديل پرنده کيليمانجارو---گوزن سفالي مينيماليده------------رواني نوشي و جوجه هايش----- هفت خط-------يک نعلبکي |