Sunday, January 19, 2003


ديدم براي يه ماهي زشته که با 4 دفعه عرض 25 متري رو شناي کرال رفتن به هِنّ و هِن بیفته.
انگشتمو تکون دادم گفتم ماهي ديگه سيگار بي سيگار.
بعد از دو هفته ترک! راضي و خوشحال که قدرت رفته را باز يافته ام به استخر رفتم.
يه دختره اونجا بود که خودِ 1 ساعت رو بي وقفه شنا کرد. انقدر حتي نمي ايستاد که من بهش بگم ايول!
کلي حرصم رو درآورد. هي به خودم گفتم: ماهي ببين سيگار با تو چه کرده. تو ورزشکار بودي. پند بگير. شرم کن.
در حال شرم کردن بودم که به دوستِ ماهي گفتم: دوسته! ديدي دختره چه اعجوبه اي بود؟
قيافه اش رو اينجوري کرد وگفت: آره قبل اومدن پيش من نشسته بود. چه بوي سيگاري هم مي داد...

مي توني ماهي صدام بزني

آرشيو

نامه





powered by blogger