|
Friday, April 18, 2003
يه چند مدتي بود ميخواستيم بيايم اينجا از اين cake اينا بنويسم. نه که تفسير کنيم آهنگاشونو، فقط بگيم که اگه براتون مهمه ما خيلي حال ميکنيم باهاشون. از اين لحاظ که يه مايه هايي بعضي از اعضاي نداشته بدنشون خُله و اين حرفا**.
بعد پريروزا ديدیم اي بابا تصادفا اين حاجيمون نه تنها اونا رو زنده ديده! بلکه باهاشون عرق کشيده و جوينت خورده و باهم "چيز" چرخ هم زدن. اونم تو جردن* بعد هم همونجا يه تفسيرِ اساس از آهنگ "يه صف دراز از ماشين" صادر کردن که آدم حيرون ميمونه. در ضمن توي اين پستشون هم يه سري ذکر خير رفقاشون، يعني همون "کيک" اينا هست. (همچنان حس وبلاگ نويسي نيست) **ميگن مودب باش خوب چي کار کنم. * يه کم مونده به آخر باحالي. |
نامه
کلمات
آب-----------------------بوزک آلما------------------آليس آي تک-------اغماي شيرين اله---------ايستاده بی چشم اين خانه سياه است---- نهايت--------چخوف نديده چشمان نخفته در گور--- بودا باکس----چه می دونم ----چنته----------هستي ياکوب گودو------زيريکس سيگاري-------سروش قيصر----شيخ شبديز کاپيتان هادوک نيلگون-----کروکوديل پرنده کيليمانجارو---گوزن سفالي مينيماليده------------رواني نوشي و جوجه هايش----- هفت خط-------يک نعلبکي |