|
Friday, May 09, 2003
برخلاف اون چيزي که تصور عمومه، آدمايي که توانايي و استعدادهاي زيادي دارن هيچوقت به موفقيت متناسب با تواناييشون نميرسن.
کافيه چند بار اين توانايي رو محک بزنن بعد ديگه واقعا لزومي نميبينن که به خودشون يا کس ديگهاي اثباتش کنن. بنابراين بيانگيزه ميشن. همه چي جذابيت خودشو از دست ميده. فکر ميکنن وقتي تو هرکاري راهشو بلدن و موفق خواهند بود (potentially)، ديگه چرا انرژي بيهوده مصرف کنن؟ پس همچين بيخيال مي شينن گوشه خيابونِ زندگي، پاشونو تکيه ميدن به جدولِ تنبلي و سيگارِ عمرشون رو دود ميکنن*. "ماهيه ميگه بگو": ماهيه درتمام مدتي که من داشتم اينا رو ميگفتم داشت با بالههاش به خودش اشاره ميکرد. از توي همون رختخوابي که اون زير وصفشو ديدين! نفهميدم کدوم قسمتشو به خودش گرفته. *بابا استعاره... |
نامه
کلمات
آب-----------------------بوزک آلما------------------آليس آي تک-------اغماي شيرين اله---------ايستاده بی چشم اين خانه سياه است---- نهايت--------چخوف نديده چشمان نخفته در گور--- بودا باکس----چه می دونم ----چنته----------هستي ياکوب گودو------زيريکس سيگاري-------سروش قيصر----شيخ شبديز کاپيتان هادوک نيلگون-----کروکوديل پرنده کيليمانجارو---گوزن سفالي مينيماليده------------رواني نوشي و جوجه هايش----- هفت خط-------يک نعلبکي |